افسردگی چیست؟

افسردگی، بیماری رایجی است و  تقریبا بر یک نفر از هر10نفر تاثیر می‌گذارد. تقریبا زنان دوبرابر مردان به این بیماری مبتلا می‌شوند.

این بیماری معمولا در هر سنی رخ می‌دهد اما به طور میانگین بیشتر در اوایل جوانی خود را نشان می‌دهد.

افسردگی علائم مختلفی دارد اما رایج‌ترین نشانه آن غمگینی و از دست دادن علاقه به اموری است که فرد قبلا به آن علاقه داشته است.

تفاوت افسردگی و غمگین بودن

مرگ یک عزیز، از دست دادن شغل، ناکامی در تحصیل و... اموری هستند که اغلب باعث ناراحتی افراد می‌شوند. احساس غمگینی و ناراحتی برای این امور امری عادی و معمولی است. این احساس و غمگینی با افسردگی متفاوت است.

در حالی‌که احساس غمگینی به مرور زمان  کمتر می‌شود، اختلال افسردگی می‌تواند برای چندین‌ماه دوام داشته باشد. بیمارانی که افسردگی را تجربه می‌کنند علائم کاملا متفاوتی نسبت به یک فرد غمگین از خود نشان می‌دهند. افسردگی می‌تواند بر هرکسی تاثیر گذارد.

حتی ممکن است افرادی که زندگی عادی و آرامی دارند  با بروز رویداد و مسئله ناراحت‌کننده‌ای به افسردگی مبتلا شوند. چندین عامل می‌تواند منجر به شیوع افسردگی شود:

عامل زیستی: نابهنجاری در 2ماده شیمیایی در مغز (سروتونین و نورپنفرین) می‌تواند به بروز علائم افسردگی از جمله تحریک‌پذیری، خستگی و... کمک کند. بدون شک سایر شبکه‌های مغزی هم در بروز افسردگی دخیل هستند.

ژنتیک: افسردگی می‌تواند در خانواده جریان داشته باشد. برای مثال، اگر یکی از دوقلوهای همسان افسردگی داشته باشد، به احتمال 70درصد دوقلوی دیگر هم در زندگی خود به افسردگی مبتلا خواهد شد.

شخصیت: افراد باعزت نفس پایین که به راحتی تحت تاثیر استرس قرار می‌گیرند یا کسانی که عموما بدبین هستند به نظر می‌رسد بیشتر در برابر افسردگی آسیب‌پذیرند.

عوامل‌محیطی: مواجهه مداوم با خشونت، مورد بی‌توجهی قرارگرفتن، مورد سوء استفاده واقع شدن یا فقر ممکن است افرادی را که مستعد افسردگی هستند به این بیماری مبتلا کند.

درمان افسردگی

برای بسیاری از افراد، افسردگی تنها با ورزش کردن، تغییر عادات غذایی یا به تعطیلات رفتن درمان نمی‌شود. افسردگی از جمله بیماری‌هایی است که درمان‌های مختلف و مفیدی برای آن وجود دارد. بین 80 تا90درصد بیماران به درمان جواب خوبی می‌دهند.قبل از اینکه روش خاصی برای درمان بیماری به کار گرفته شود بهتر است روانپزشک یک معاینه تشخیصی کامل انجام دهد که شامل مصاحبه و معاینه جسمانی است. هدف از این ارزیابی، بررسی علائم ویژه، تاریخ خانوادگی و پزشکی، محیط‌خانوادگی و عوامل محیطی به وجود آورنده‌ این بیماری است  تا با تشخیص صحیح، درمان مناسب آن به کار گرفته شود.

روان‌درمانی: گاهی اوقات روان درمانی به تنهایی برای درمان افسردگی نه‌چندان شدید استفاده می‌شود. برای افسردگی‌های شدید روان‌درمانی اغلب همراه با دارو درمانی به کار می‌رود. روان‌درمانی ممکن است فقط خود بیمار را درگیر کند اما گاهی اوقات سایر افراد خانواده را هم وارد چرخه درمان می‌کند. برای مثال، خانواده درمانی یا زوج درمانی می‌تواند کمک کند تا علل و عواملی که منجر به بروز افسردگی فرد شده است کشف شود.

فعالیت کنید: فعالیت فیزیکی در این زمینه سودمند خواهد بود. راه بروید، بدوید، دوچرخه سواری کنید و...15تا20دقیقه در روز را به فعالیت‌های جسمانی اختصاص دهید. این نوع از فعالیت جسمانی می‌تواند باعث ‌شود شما احساس خستگی را از خود دور کنید. سعی کنید به فعالیت‌های جدیدی که شما را علاقه‌مند می‌سازد بپردازید. برای مثال: نقاشی کشیدن، کوهنوردی و... .

با افراد مورد اعتمادتان صحبت کنید: با افراد نزدیک درباره احساسی که دارید صحبت کنید. صحبت با این افراد باعث می‌شود تا شما آرامش لازم را بیابید و به شما در درمان بیماری کمک کند.

از خودتان مراقبت کنید: به فکر مصرف مواد، و... برای رهایی از علائم افسردگی نباشید. این مواد ممکن است به شما خلاصی موقتی و زودگذر بدهند اما به زودی مشکلات بیشتر روانی و سلامتی را ایجاد خواهند کرد. خوب بخورید یک رژیم غذایی متعادل می‌تواند به شما کمک کند تا سلامتی خود را زودتر بازیابید.

با افکار منفی خود مبارزه کنید: نگذارید افکار منفی شما حل نشده باقی بماند. باید به خود بگویید چرا من همه‌چیز را منفی می‌بینم. افکار منفی خود را روی کاغذ بنویسید و تصور کنید که اگر دوست شما آن افکار منفی را داشت به او چه می‌گفتید و آنها را برای خودتان تکرار کنید. افکار ناخوشایند خود را دور بریزید و به چیزهای مثبت فکر کنید

چطور با افسردگی پس از زایمان کنار بیاییم؟

افسردگی اغلب زنانی را که باردار هستند یا تازه زایمان کرده‌اند، را مبتلا می‌‌کند.

این توصیه‌‌ها می‌‌تواند به مادران تازه کمک کند که با افسردگی پس از زایمان کنار بیایند:

  •  سعی کنید تا جایی که ممکن است بخوابید یا استراحت کنید.
  • به خودتان فشار نیاورید تا همه کارها را به طور کامل انجام دهید یا بیش از حد امکان‌‌تان کاری انجام دهید.
  • از نزدیکان‌‌تان تقاضای کمک کنید.
  • به جز انجام وظایف مادری، زمانی را به امور شخصی‌‌تان اختصاص دهید.
  • با همسر و نزدیکان‌‌تان در مورد وضع احساسی‌‌تان صحبت کنید.
  •  از مادران دیگر در مورد تجربیات آنها با افسردگی پس از زایمان و چگونگی کنارآمدن با آن مشورت کنید.
  •  به یک گروه همیاری مادران جدید بپیوندید.
  • در هنگام بارداری یا پس از آن از ایجاد تغییرات شدید در زندگی‌‌تان اجتناب کنید.
  • با دکترتان در مورد اینکه آیا نیاز به روان‌درمانی یا مصرف دارو دارید، مشورت کنید.

 HealthDay

افسردگی، بیماری شایع عصر ما

افسردگی بیماری شایع عصر ما با روندی فزاینده در جهان که حدودا نیمی از مبتلایان یا از آن بی‌خبرند یا آن را چیز دیگری می‌پندارند، اختصاصی نبوده بدین‌معنی که در تمام سنین، نژادها، زنان و مردان قابل ظهور است.

این ناهنجاری که از علائم آن «اندوه» و «انزوا» است، در نوع «حاد» خود، گاهی مبتلا را به سوی مرگ هم سوق می‌دهد. نوعی از این بیماری «افسردگی بالینی» است که همراه با اختلالات خلق و خوی یا دگرگونی‌های عاطفی بوده، بیمار را دچار آشفتگی‌های اندیشه، عاطفی، تغییر رفتار و بیماری‌های جسمانی می‌کند.

انواع افسردگی

- افسردگی کبیر: فرد مبتلا، گاهی شاد و خوشدل است و گاهی فعال می‌شود و‌گاه از چیزی شاد نیست. این پدیده به «افسردگی مالیخولیایی» نیز مشهور است.
- افسردگی اوهام: مبتلا، خود را گناهکار و غیرقابل بخشش تصور می‌کند.
- افسردگی غیرمعمول: پرخوری، ‌خواب زیاد، افزایش سریع وزن و کم‌توجهی به همه امور از نشانه‌های بارز این نوع افسردگی است. مضافا اینکه «مزمن» است و نه «دوره‌ای».
- روان رنجوری: احساس همیشگی ناراحتی که حدودا 2سال طول می‌کشد.

نشانه‌های افسردگی

اذعان به افسردگی، به رغم ابتلای فرد به آن، بسیار دشوار است حتی برخی با اندک غم‌زدگی و احساس اندوه خود را افسرده به شمار می‌آورند. پدیده افسردگی، در بین افراد مختلف به گونه‌ها و درجات مختلف پدیدار می‌شود. گاهی به صورت یک «هیجان‌عادی انسانی» جلوه‌گر می‌شود و زمانی به گونه «غم و اندوه» بروز می‌کند که پاسخ طبیعی به آن، حالت «غمگینی» است. متاسفانه با ارزیابی رفتار و واکنش‌های ظاهری مبتلا، نمی‌توان به میزان و شدت افسردگی وی پی برد زیرا یکی ممکن است به شدت فعال، پرتحرک و پرکار شود و دیگری گوشه‌گیر.

از جمله رایج‌ترین واکنش‌ها نسبت به افسردگی، پدیدآیی «نگرانی و اضطراب» است. درواقع، اضطراب، هم می‌تواند از جمله عوامل افسردگی باشد و هم از نتایج آن.
به بیان ساده، اضطراب عبارت است از یک حالت «دلواپسی»، «دلشوره»،‌«نگرانی»، «عصبانیت»، «ترس خفیف»، «احساس ناامنی» و «ناراحتی» که عموما با نشانه‌های فیزیکی مانند تپش قلب، عرق‌کردن، اختلال در ریتم تنفسی، سرگیجه وضعف همراه است.
به طور کلی، شناخت افسردگی با توجه به اینکه هرکس به شیوه‌ای خاص در برابر آن واکنش نشان می‌دهد، بسیار دشوار است.

نشانه‌های زیستی افسردگی:

اختلال در اشتها (افزایش یا کاهش)
«بی‌اشتهایی روانی» نسبت به غذا یا بعضا «پراشتهایی روانی» و «پرخوری» بدون توجه به شکایت‌های مکرر از ناراحتی‌ها و دردهای جسمانی مانند یبوست، تهوع، اسهال، کمردرد،‌ سردرد،‌ حساسیت و گرفتگی عضلات.

نشانه‌های دیگر:

- ناتوانی در تمرکز ذهن
- کاهش توانایی یادگیری مطالب و موضوعات
- ناکامی تحصیلی
- نگرش منفی و بازدارنده
- منفی‌اندیشی و احساس ناامیدی
- تکرار افکار در زمینه مرگ یا خودکشی
- از دست دادن قدرت تصمیم‌گیری.

برای «افسرده»، همه‌چیز یا «سیاه» است یا «سفید» بدین‌معنی که اگر کاری را که انجام می‌دهد صددرصد کامل نباشد، خود را تماما شکست‌خورده به حساب می‌آورد و می‌دانیم که اصل «یا همه»، «یا هیچ» بسیار مخرب است.

بزرگ نمایی بیش از حد مسائل

 هر رویداد منفی برای چنین افرادی، «شکست بی‌پایان» است، با اندک سوء تفاهم احتمالی بین او و شخص مورد توجهش آن را ‌ بی‌علاقگی آن فرد به خود تلقی می‌کند.

ترس از اجتماعی بودن

افسرده تمایل به حشر و نشر با افراد مختلف نداشته و از مصاحبت با آنان می‌ترسد زیرا احساس کاذبی از «گناه» و «بی‌ارزشی» در خود می‌بیند.

چگونگی تشخیص

گرچه شخص افسرده  معمولا دارای مجموعه‌ای از علائم بالاست ولی همیشه همه آنها را بروز نمی‌دهد و بروز یک نشانه به تنهایی نمی‌تواند میزان افسردگی او را تعیین کند.
اگر بیش از 4تا5 نشانه از نشانه‌های بالا به مدت چند هفته به طور مداوم در شخص دیده شود، تازه می‌توان گفت که«این شخص، رگه‌هایی از افسردگی را داراست.»

درمان

موثرترین راه، مصاحبه بالینی است که اساس هرگونه ارزیابی را نشان می‌دهد.
همانگونه که گفته شد، اصلی‌ترین و بارزترین نشانه افسردگی، احساس غم‌و اندوه است که روانشناس می‌تواند با روش‌های ویژه که مصاحبه بالینی نخستین آنها به شمار می‌آید، اولین گام را در راه برطرف کردن این احساس بردارد.

پرداختن به همه جنبه‌های افسردگی از حوصله این مقاله خارج است.
به هر روی می‌توان به طور خلاصه و مجمل هرگونه واکنش غیرطبیعی به امور را نشانه‌ای از افسردگی دانست.

وقتی شخصی که تا مدت‌ها پیش نه تنها بسیار شاد بوده بلکه باعث شادی دیگران نیز می‌شده، کم‌کم منزوی،‌ کم حرف، کم‌اشتها یا پراشتها و پرخاشگر می‌شود، هشداری است برای اینکه دارد به سوی افسردگی پیش می‌رود. اما چرا چنین اختلالاتی پدید می‌آیند؟ ریشه آنها را می‌بایست در وراثت، خانواده و اجتماع جست‌وجو کرد. 

فرزند خانواده‌ای که یکباره شاهد جدایی پدرومادر می‌شود، یکی یا هر دوی آنها را از دست می‌دهد و احیانا  از نظر وراثت نیز مستعد افسردگی است، طبیعی است که خیلی زود به سوی آن سوق داده می‌شود.

رابطه افسردگی با مصرف شکلات

یافته‌های اخیر حاکی از آن هستند، افراد افسرده تمایل بیشتری به خوردن شکلات دارند.

یافته‌های اخیر حاکی از آن هستند، افراد افسرده نسبت به افراد سالم، تمایل بیشتری به خوردن شکلات دارند.

دکتر ناتالی رز، متخصص دانشگاه کالیفرنیا به همراه دستیاران خود، رابطه بین مصرف شکلات و خلق و خوی افراد را در بین 931 بیمار مبتلا به افسردگی که از داروهای ضد افسردگی استفاده نمی‌کردند مورد مطالعه و آزمایش قرار دادنداین گروه طی این تحقیق متوجه شدند که تمایل این افراد به مصرف شکلات در زمان بروز نشانه‌های افسردگی به مراتب بیشتر بوده چرا که به هنگام مصرف آن، احساس می‌کردند دارای روحیه بهتری می‌شوند

همچنین در این تحقیق معلوم شد افراد افسرده دو برابر بیش از افراد سالم شکلات مصرف می‌کنند.

نتایج حاصله از این تحقیق بین زنان و مردان یکسان بود.